تاریخجه سواد آموزی در ایران
الف :در کشور ما نیز آموزش بزرگسالان به قدمت تاریخ آموزش و پرورش است از همان ابتدای سکونت آریایی ها در ایران که به تشکیل حکومت و تربیت افراد مورد نیاز برای اداره این حکومت دست زده اند، آموزش بزرگسالان نیز مطرح بوده است. در ایران قبل از اسلام، آموزش و پرورش سخت طبقاتی بود و فقط عده محدود و خاصی از درباریان و اشراف زادگان از آن بهره مند بودند. می توان گفت که آموزش بزرگسالان در آن دوره بیشتر به تربیت جنگ آوران و فرماندهان نظامی و تربیت رهبران مذهبی و دبیران درباری اختصاص داشت. بعد از نفوذ اسلام و گسترش فرهنگ اسلامی در ایران، محدودیت های طبقاتی برای آموزش و پرورش از میان رفت و حتّی محدودیت های سنتی با توجه به «ز گهواره تا گور دانش بجوی» و واجب بودن آموختن علم و دانش برای هر فرد مسلمان نیز از بین رفت. به طوری که در مراکز آموزشی که بیشتر مساجد یا مدارس بودند شرط سنی برای استفاده از درس ها وجود نداشت. تمام این کوشش ها به صورت غیر رسمی و اغلب پراکنده انجام می شد. پس از آشنایی ایرانیان با فرهنگ اروپایی و نفوذ آن به ایران، قبول مسئولیّت دولت برای آموزش همگانی مردم مطرح شد و ایجاد مدارس دولتی مورد توجه قرار گرفت. در پی این تحوّل، موضوع آموزش بی سوادان بزرگسال نیز از سوی عدّه ای از علاقه مندان به گسترش فرهنگ و آموزش در میان مردم مطرح گردید. به طوری که نخستین کلاس اَکابر در سال 1286 در دبستان رحمت شیراز با کوشش و همّت جمعی از مشروطه خواهان تأسیس شد و مورد استقبال مردم واقع گردید. برای آگاهی از چگونگی شکل گیری فعالیّت های سواد آموزی در طول قرن گذشته و قرن حاضر تاریخچه اجمالی این فعالیّت ها به طور فهرست وار ذکر می شود. 1- سال 1286 تشکیل کلاسهای اَکابر در شیراز به همّت مشروطه خواهان که این سرآغاز فعالیّت های سوادآموزی است. 2- سال 1288 تصویب آموزش اجباری همگانی برای کودکان هفت سال به بالا. 3- سال 1315 تصویب نظامنامه اَکابر مبنی بر تشکیل کلاس¬های اَکابر در مدارس دولتی و موظف نمودن کارکنان بی سواد دولت و مؤسسات عمومی و پیشه وران جهت شرکت در این کلاس ها. 4- سال 1322 آغاز فعالیّت کلاس های اَکابر. 5- سال 1328 تأسیس اولین کلاس آموزش بزرگسالان در ورامین. 6- سال 1335 تجدید نظر در برنامه تعلیمات اساسی و ایجاد بنگاه عمران وزارت کشور و تهیه و تنظیم کتاب¬های «همه با سواد شویم». 7- سال 1341 ایجاد سپاه دانش. 8- سال 1346 اجرای طرح تجربی سواد آموزی تابعی در اصفهان و دزفول. 9- سال 1355 ارائه و اجرای طرح جهاد ملّی سواد آموزی. 1) تعلیمات اَکابر : نخستین اقدام رسمی برای آموزش بزرگسالان و مبارزه با بی سوادی در ایران از سال 1315 آغاز گردید و در محل دبستان¬های روزانه کلاس¬هایی تحت عنوان «تعلیمات اَکابر» به صورت شبانه تشکیل شد. اهداف تعلیمات اَکابر : 1- توسعه آموزش همگانی 2- رفع بی سوادی در کشور 3- تشکیل محالس پرورش افکار طرح مبارزه با بی سوادی میان سالمندان با تدوین آئین نامه در تاریخ نوزدهم خرداد ماه سال یک هزار و سیصد و پانزده آغاز شد. این آئین نامه که مشتمل بر 14 ماده بود برای نیل به اهداف فوق تهیه گردید و به تصویب هیئت وزیران رسید. در مواد دو و سه این آیین نامه آمده است: اداره تعلیمات اکابر یکی از ادارات وزارت معارف و رئیس آن از طرف وزیر معارف انتخاب و در مقابل او مسئولیت مستقیم خواهد داشت. اداره تعلیمات اکابر دارای یک نفر رئیس و یک نفر معاون و به عدّه لازم اعضا و اجزا خواهد داشت؛ وظایف تفضیلی اداره مذکور مطابق نظام نامه ای که به تصویب وزارت معارف خواهد رسید، معین می شود. بر اساس سایر مواد این آیین نامه پیش نویس اعتبار لازم و چگونگی تأمین هزینه ها، منابع انسانی، محتوای آموزشی سازمان اجرا و برنامه¬ی عملیاتی انجام می پذیرفت که می تواند تدوین دستورالعمل تعلیماتی اکابر از اهم اقدامات به شمار رود. ـ در این دستورالعمل کلیه¬ی روش ها و اصول مبارزه با بی سوادی مورد توجه قرار گرفت؛ این دستورالعمل موجب گردید تا در طی ماه های خرداد، تیر، مرداد و شهریور ادارۀ آموزش سالمندان به تهیه مقدمات این مبارزه بزرگ پرداخته و اقدامات زیر را صورت دهد: 1ـ تهیه محتوای آموزشی شامل کتاب های درسی و... 2ـ بررسی و مطالعه و انتخاب روش¬های متناسب آموزش سالمندان و تدوین کتاب¬های راهنمای آموزشی 3ـ تهیه و تدوین وسایل مورد نیاز 4ـ بسیج آموزگاران در امر مبارزه با طرح 5ـ آموزش و توجیه آموزگارانی که می بایست در این امر به خدمت گرفته شوند و سازماندهی آنان 6ـ توزیع کتاب های درسی و نوشت افزار در بین کلاس های طرح با اجرای این طرح در طی سالهای 1315 تا 1317 مجموعاً 180 هزار نفر تحت پوشش قرار گرفتند که از این تعداد 79 درصد در گروه سنی 18 تا 35 ساله بودند. از بین مشاغل گوناگون باربران «حمالان» بیش از سایر اقشار در کلاس ها شرکت کردند. قرین به افراد تحت پوشش، کشاورز بودند. با توجه به تفاوت های آموزشی سالمندان و خردسالان، وزارت فرهنگ دو جلد کتاب برای این مقصود تألیف نمود که در سراسر کلاس های شبانه مورد استفاده قرار گرفت. در ظرف این سه سال بالغ بر 200000جلد از این کتاب ها چاپ و توزیع شد. علاوه بر این کتاب ها که به قیمت ارزان در دسترس سوادآموزان قرار داده می شد؛ رساله های کوچک و مصور دیگری« کتابچه» نیز تهیه و در اختیار نوآموزان سالمند به صورت رایگان قرار می گرفت. در ظرف این سه سال بیست شماره از این رساله ها انتشار یافته و چون از هر کدام 20000 جلد چاپ شده تیراژ رساله های منتشره به 400000بالغ می گردد. گزارش این اقدامات در کتابچه ای در 55 صفحه با 21 تصویر، هفت نمودار و 20 جدول آماری به یکی از زبان های اروپایی چاپ و منتشر شد که مورد توجه مؤسسات فرهنگی ملل قرار گرفته و از همه جا بخصوص دفتر بین المللی آموزش و پرورش و از انجمن جهانی آموزش سالمندان تبریک گفتند و خلاصه آن را در نشریات خود به چند زبان منتشر ساختند. در نظام نامه تعلیمات اکابر مواردي چون تكليف وزارت معارف در تاسيس مدرسه اكابر در تمام كشور و در محلهاي مقتضي، ميزان تحصيلات در مدارس اكابر، بودجه مدارس اكابر، تعيين سن 18 تا 40 سال براي دانش آموزان و تعيين حداكثر 40 نفر براي هر كلاس، زمان تشكيل كلاسها، اجباري بودن تحصيل در اين مدارس براي پاسبانان، ماموران جزو شهرداري و مستخدمان جزو ادارات دولتي و موسسات عمومي، تشكيل انجمن تربيت اكابر و اعضا و وظايف آن، تكليف وزارت معارف در تهيه كتب و رسالات مناسب و اعطاي گواهي فارغ التحصيلي به افراد واجد شرايط اشاره شده است.
معایب عمده تعلیمات اَکابر : 1- افراد با زور و اجبار در کلاسهای درس شرکت می کردند. 2- تخصیص اعتبار بر مبنای تعداد کلاس ها و افراد شرکت کننده بود بنابراین دادن آمارهای خلاف واقع معمول شد. آموزش سالمندان
تعلیمات اساسی :
جنگ جهانی و شرایط اجتماعی و اقتصادی آن دوران، فعالیت های سوادآموزی را برای مدتی متوقف کرد، اما در سال 1322 کلاس های سوادآموزی بزرگسال با عنوان آموزش سالمندان، کار خود را آغاز کرد، این کلاس ها وابسته به وزارت آموزش و پرورش بود. پس از جنگ جهانی دوّم (1325 - 1320) یونسکو نتایجی را که از اجرای یک برنامه آزمایشی در کشورهای هندوستان، مصر، مکزیک و فیلیپین به دست آورده بود منتشر کرد و سعی کرد آن را در سایر کشورها تعمیم دهد. این نتایج شامل برداشت جدیدی از آموزش بزرگسالان می شد که تحت عنوان «تعلیمات اساسی» (fundamental Education) مورد توجّه برخی از کشورها قرار گرفت. دولت ایران نیز در سال 1332 تصمیم گرفت این برنامه را در مناطق روستایی کشور اجرا کند بنابراین این برنامه به طور تجربی در چند استان به اجرا درآمد و 125 شهر و 730 روستا در استان های مختلف تحت پوشش این طرح قرار گرفتند و نزدیک به 30 هزار نفر از این برنامه استفاده کردند. این برنامه به دلایل زیر نتوانست انتظارات مسئولان اجرایی را برآورده سازد : 1- عدم ایجاد آمادگی کافی در مردم برای قبول تغییرات 2- عدم تناسب محتوای برنامه ها با ویژگی های زندگی روستاهای انتخاب شده 3- هزینه های سنگین این طرح برنامه تعلیمات اساسی با توجه به دلایل مذکور بخصوص هزینه سنگینی که داشت سال 1330 متوقف شد و اداره آن به بنگاه عمران وزارت کشور سپرده شد . در سال 1335 نهضت جدیدی برای مبارزه با بی سوادی آغاز شد. کلیه معلمان آمادگی خود را برای شرکت در این جهاد مقدس اعلام نمودند و در کلاسهای شبانه افتخاراً تدریس کردند. علاوه بر وزارت فرهنگ که مأمور مبارزه با بی سوادی بود سازمان های دیگر نیز در این راه همکاری می کردند. 1- بنگاه عمران 2- بنیاد خاور نزدیک 3- ارتش 4- وزارت خانه های کار و کشاورزی در این میان بنیاد خاور نزدیک با استفاده از این فلسفه، از سال 1328 فعالیت های خود را در منطقه ورامین آغاز کرد، این بنیاد آموزش خود را بر پایه آگاهی های شغلی و اجتماعی پایه گذاری کرد و هدفش این بود که از حدود خواندن و نوشتن فراتر رود و به رشد آگاهی مردم در زمینه بهداشت و تندرستی، کشاورزی، خانه داری، تربیت کودک و صنایع دستی کمک کند. اگر چه این اهداف به نتیجه نرسید و در عمل، این برنامه نیز تنها به سوادآموزی برخی بی سوادن پرداخت، اما دست کم برای نخستین بار آموزش بزرگسالان به مفهوم واقعی خود نزدیک شد، هرچند اجرای این برنامه هزینه سنگینی داشت و گسترش آن در همه مناطق امکان پذیر نبود. آموزش بزرگسالان :
پس از ناکامی برنامه تعلیمات اساسی و توقف اجرای آن، با استفاده از تجارب بنیاد خاور نزدیک و بنگاه عمران تلاش تازه و دامنه داری برای هماهنگی و گسترش فعالیّت های مربوط به آموزش بزرگسالان آغاز شد و مقرّر شد که همه سازمان¬هایی که به نحوی با بزرگسالان بی سواد سر و کار دارند با وزارت فرهنگ تشریک مساعی کنند و وزارت فرهنگ برای اولین بار یک برنامه پنج ساله برای آموزش بزرگسالان و مبارزه با بی سوادی تنظیم کرد. اقدامات مفید در این برنامه : 1- تألیف کتاب «همه با سواد شویم» 2- تدوین جزوات سودمندی در زمینه های کشاورزی و صنایع روستایی با توجّه به تبلیغاتی که برای تشویق بی سوادان به منظور شرکت در کلاس¬های این برنامه انجام شده بود و طبق آماری که ایران در سال 1343 به کنگرة جهانی پیکار با بی سوادی ارائه کرد از سال 1334 تا سال 1343 بیش از 5/3 میلیون نفر از طریق این برنامه با سواد شده بودند. سپاه دانش :
با وجود تمامی تلاش ها و وضع قوانین و مقرّرات مختلف در زمینه سوادآموزی بزرگسالان، در سال 1341 هنوز درصد بالایی از افراد از نعمت خواندن و نوشتن محروم بودند. به این ترتیب «سپاه دانش» در دل ارتش برای سوادآموزی کودکان و بزرگسالان تأسیس شد. سپاه دانش نام یک نهاد آموزشدهنده در دوره سلطنت پهلوی دوم و نخست وزیری اسدالله علم بود که در سال ۱۳۴۱ خورشیدی بنیاد شد و در سال ۱۳۴۲ کار خود را آغاز کرد. این سپاه از دانشآموختگان دوره کامل متوسطه تشکیل میشد بر پایه لایحهای مصوبه بهمن ماه ۱۳۴۱ مجلس ایران تأسیس شد. قانون استفاده از مشمولان لیسانسیه و بالاتر در سپاه دانش - - مصوب ۱ دی ۱۳۴۵ مجلس شورای ملی و ۲۶ آذر ۱۳۴۵ مجلس سنا. این قانون در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۴۵ به توشیح شاه رسید. ماده ۱ - به وزارت جنگ و وزارت آموزش و پرورش اجازه داده میشود در هر دوره تأمین احتیاجات برای حداقل هر بیست نفر درجهدار سپاهیدانش یک تن از مشمولان دارای دانشنامه لیسانس و بالاتر که بلامانع و مازاد بر احتیاجات نیروهای مسلح شاهنشاهی و سپاه بهداشت و سپاه ترویج وآبادانی باشد برای افسری سپاه دانش انتخاب و جهت راهنمایی و نظارت در کار سپاهیان دانش تربیت کنند. تبصره - لیسانسیههای رشتههای تعلیم و تربیت در تأمین احتیاجات سپاه دانش مقدم خواهند بود. ماده ۲ - هزینه مربوط به اجرای این قانون به شرح زیر تأمین میشود: الف - حقوق و مزایای ثابت کادر آموزش نظامی و هزینه غذا - مسکن - پوشاک - نوشتافزار و حقوق دوره آموزش سپاهیان مذکور در مدتاخذ تعلیمات در مراکز آموزش نظامی به عهده وزارت جنگ میباشد. ب - حقوق و مزایای مأموران آموزش فرهنگی در دوره تعلیماتی و همچنین حقوق و مزایای افسران سپاه دانش در مدت خدمت در سپاه دانش و هر نوع هزینه مربوط به آنان در این مدت از طرف وزارت آموزش و پرورش پرداخت خواهد شد. ماده ۳ - مفاد مواد ۳ و ۵ و ۶ قانون سپاه بهداشت مورخ هفتم اردیبهشت ماه ۱۳۴۳ و همچنین آن قسمت از قوانین مربوط به سپاه دانش که با اینقانون مغایرت نداشته باشد در مورد مشمولان لیسانسیه و بالاتر که به سپاه دانش اختصاص داده میشود لازمالرعایه است ولی مشمولان مزبور از لحاظانجام خدمات فرهنگی تابع قوانین و مقررات آموزش و پرورش میباشند. ماده ۴ - آییننامه اجرایی این قانون از طرف وزارت جنگ و وزارت آموزش و پرورش تنظیم و پس از تصویب هیأت وزیران به موقع اجرا گذاردهمیشود. ماده ۵ - وزارت جنگ و وزارت آموزش و پرورش مأمور اجرای این قانون میباشند. قانون بالا مشتمل بر ۵ ماده و یک تبصره که در تاریخ ۱۳۴۵۰۹۰۲۶ به تصویب مجلس سنا رسیده بود در جلسه روز پنجشنبه اول دی ماه یک هزار وسیصد و چهل و پنج شمسی مورد تصویب مجلس شورای ملی قرار گرفت. رییس مجلس شورای ملی - مهندس عبدالله ریاضی دلایل متفاوتی برای وجود بی سوادی در جامعه وجود داشت که عبارتند از : 1- وسعت کشور و پراکندگی جمعیّت 2- کثرت روستاها و فقدان راه¬های ارتباطی 3- فقر و کمبود درآمد روستائیان 4- کوچ نشینی عشایر 5- کمبود نیروی انسانی کار آزموده 6- تمرکز فعالیّت ها و خدمات رفاهی و اجتماعی در شهرها با این طرح مقرّر شده عدّه ای از جوانان دیپلمه که دوره سربازی خود را می گذراندند، به با سواد کردن بی سوادان روستاها بپردازند. برای تکمیل این طرح در سال 1347 طرح مشابهی به نام «قانون خدمات اجتماعی زنان» به تصویب رسید. اهداف سپاه دانش : 1- ریشه کن ساختن بی سوادی در جامعه 2- افزایش سطح اطلاعات و آگاهی مردم نسبت به اُمور کشور 3- آگاه ساختن روستائیان به روش¬های جدید کشاورزی 4- تشویق روستائیان به عمران و آبادی 5- تشویق روستائیان به استفاده از روش¬های بهداشتی در زندگی آموزگاران سپاه دانش یک دوره ۴ ماهه را در مرکزهای آموزشی ارتش میگذراندند و با درجه گروهبانی برای خدمت در سپاه دانش به وزارت آموزش و پرورش گمارده میشدند. خدمت آنان در سپاه دانش، خدمت زیر پرچم آنها به شمار میآمد. سپاهیان دانش توانستند تا سال ۱۳۵۷ بیست و هشت دوره از پسران و هجده دوره از دختران در این سپاه خدمت کنند که شمار آن ها به بیش از یک صد هزار تن رسید. بسیاری از این دختران و پسران ایران پرست پس از پایان دوره سپاهیگری به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمدند و کار پر افتخار آموزگاری را ادامه دادند. برخی دیگر در راهبری خانههای اصناف به خدمت دولت درآمدند. هزینه مدرسههای سپاه دانش یک سوم مدرسههای هم ردیف خود بود. همه خدمتهای فرهنگی و اجتماعی را سپاهیان به رایگان انجام میدادند. کمیتة ملّی پیکار جهانی با بی سوادی :
در زمستان سال 1343 کمیته ای به نام کمیتة ملّی پیکار جهانی با بی سوادی تشکیل شد که اکثر شخصیّت های مملکتی در آن عضویت داشتند. رياست این کمیته با اشرف پهلوي بود. نخستوزير، وزير آموزش و پرورش، وزير اطلاعات، وزير دارايي، وزير كشاورزي، رئيس ستاد بزرگ ارتشداران، مدير عامل كميتهي پيكار جهاني با بيسوادي و 5 نفر به پيشنهاد رياست كميته. این کمیته هدف خود را به شرح زیر اعلام نمود : تعمیم آموزش و از بین بردن بی سوادی در ایران و استفاده از کلیه نیروها و منابع مالی و انسانی کشور در راه تعمیم این هدف و نيز به ايفاي وظيفهي ايران در كار مبارزهي بينالمللي با بيسوادي بود. وظایف و اختیارات کمیته ملّی پیکار جهانی با بی سوادی : 1- تشکیل کمیته های محلّی پیکار با بی سوادی 2- تشکیل کنفرانس ها و سمینارهای مربوط به پیکار با بی سوادی 3- همکاری با سازمان های یونسکو و سایر مراکز آموزش جهان 4- نظارت و بازرسی در حسن انجام کار 5- جلب اعتماد و همکاری عموم مردم در امر پیکار با بی سوادی كميتهي ملي پيكار با بيسوادي، شهرستان قزوين را براي اجراي يك طرح راهنما در مبارزه با بيسوادي برگزيد. بر اساس اين طرح بايد 140 هزار نفر از ساكنان اين منطقه، كه بيشتر آنها روستايي بودند،خواندن و نوشتن ياد بگيرند. دليلهاي گزينش اين شهرستان عبارت بود از: -مشكلاتي كه در اجراي طرح مبارزه با بيسوادي در مقياس وسيع با آنها رو به رو ميشويم، در مقياس كوچكتر در قزوين وجود دارد، از جمله : فقط يك سوم جمعيت اين حوزه به زبان فارسي سخن ميگويند؛ جمعيت آن بسيار پراكنده است و راههاي ارتباطي بين دهكدهها بسيار پراكنده است. -اجراي طرح توسعهي قزوين، كه هدفش فراهم كردن آب كافي است تا روشهاي كشاورزي قديم را تغيير دهد، جنس غلات و بذر را مرغوب كند و به كار گيري كود شيميايي را رواج دهد، بر نياز به سوادآموزي افزوده است. - شهر قزوين، كه مركز شهرستان است، به تهران نزديك است و نظارت بر اجراي طرح را كارآمدتر ميكند. پس از اجراي چند طرح مشابه، سوادآموزي فراگير با بهرهگيري از سپاه دانش ادامه يافت، اما فقط 3 ميليون را پوشش داد و از اين تعداد نيز فقط يك ميليون كارنامه دريافت كردند. با استفاده از تجارب حاصله طرح پیکار عمومی با بی سوادی از اوایل سال 1346 در سراسر مملکت به اجرا درآمد و برای جلب بی سوادان به کلاس¬های مبارزه با بی سوادی اقدامات زیر به عمل آمد. 1- استفاده از رادیو و تلویزیون و روزنامه و پوستر برای تشریح مزایای باسوادی. 2- تطبیق ساعات کار کلاس¬ها با ساعات فراغت سوادآموزان. 3- استخدام پرستار برای نگهداری کودکانی که مادران آنها در کلاس شرکت می کنند. 4- ملزم کردن کارکنان بی سواد دولت به شرکت در کلاس¬ها. اقدامات کمیته پیکار جهانی با بی سوادی :
- انتشار 13 کتاب برای نوآموزان
- انتشار 4 کتاب تحت عنوان «بخوانیم و بهتر زندگی کنیم» برای فارغ التحصیلان
- انتشار روزنامه ای تحت عنوان «روز نو» از شهریور 1347
4- تدوین کتابهای خاص بزرگسالان در 3 نوع الف- برای مناطق روستایی ب- برای مناطق شهری ج- برای منطقه آذربایجان علل عدم موفقیت کمیته ملّی پیکار جهانی بی سوادی :
- برنامه ریزی نامطلوب
- عدم انطباق طرح ها با نیازهای مناطق مختلف کشور و امکانات دستگاه¬های اجرایی
- ضعف نظارت و کنترل دقیق
- نبودن یک نظام ارزشیابی علمی
به دلیل عدم موفقیّت برنامه های سوادآموزی و تحقّق نیافین اهداف، طرح های گوناگونی در این زمینه به اجرا درآمد. از سال 1350 فعالیّت های سوادآموزی عملاً به سازمان¬ها و وزارت خانه های مختلف واگذار شد. طرح هایی که در این دوره تصویب و به اجرا درآمدند عبارت بودند از : 1- طرح سوادآموزی کودکان واجب التعلیم 2- طرح سوادآموزی بزرگسالان 3- طرح سوادآموزی کارگران 4- طرح سوادآموزی زنان 5- طرح با سواد کردن افراد درنیروهای مسلح 6- طرح تربیت مأموران چند پیشه 7- طرح سوادآموزی حرفه ای
فعالیتهای سوادآموزی تابعی در ایران
پس از تلاشهای چندین ساله سوادآموزی در سطح جهان و بررسی نتایج این تلاشها، سرانجام وزیران آموزش و پرورش کشورهای جهان در گردهمایی تهران در سال ۱۳۴۴ مفهوم سوادآموزی تابعی را به عنوان برداشتی کامل و موثر از سواد پذیرفتند. در پی این توافق همگانی، قرار شد طرح یاد شده به صورت آزمایشی در ۱۱ کشور جهان از جمله ایران به اجرا در آید. گفتنی است منظور از سوادآموزی تابعی یا حرفهای، آموزش سواد و علوم با توجه به شغل افراد و یاد دادن مهارتهای مربوط به حرفه آنان همراه با سوادآموزی است. به این منظور دو قطب صنعتی و کشاورزی کشور یعنی اصفهان و دزفول برای اجرای آزمایشی طرح انتخاب شدند و از سال ۱۳۴۶ طرحهای سوادآموزی تابعی در این دو منطقه به اجرا درآمد. از نکات قابل توجه در آمار سوادآموزان تابعی (حرفهای) سرعت بیشتر رشد تعداد سوادآموزان زن به سوادآموزان مرد است، به طوری که با گذشت زمان تعداد سوادآموزان زن بر سوادآموزان مرد پیشی گرفتهاست. همچنین در سالهای ۵۲-۱۳۵۰ تعداد سوادآموزان کاهش یافتهاست. آمار نشان میدهد این طرح تا سال ۱۳۵۶ فعال بوده است و حتی به شهرهای دیگری مانند ساوه و یزد گسترش پیدا کردهاست. اگر چه در سوادآموزی تابعی ایران تقریبأ تمام اصول پیش گفته به عنوان راهبردهای اصلی در نظر گرفته شده بود، لکن به دلیل تاکید زیاد بر محتوای حرفهای برنامهها مسئله آگاه سازی سوادآموزی بسیار ضعیف جلوه کرد. این طرح که یکی از پرخرج ترین طرح ها بود، مرداد سال 1352 دوره آزمایش طرح سوادآموی حرفه ای به پایان رسید. آمار سوادآموزان تابعی (حرفهای) ایران طی سالهای ۱۳۴۶-۱۳۵۶
- سال تحصیلی ۴۷-۱۳۴۶: ۳۰۵۳ نفر
- سال تحصیلی ۴۸-۱۳۴۷: ۷۱۷۹ نفر
- سال تحصیلی ۴۹-۱۳۴۸: ۱۰۴۶۳ نفر
- سال تحصیلی ۵۰-۱۳۴۹: ۵۴۰۷۷ نفر
- سال تحصیلی ۵۱-۱۳۵۰: ۳۳۶۰۰ نفر
- سال تحصیلی ۵۲-۱۳۵۱: ۱۷۱۱۳ نفر
- سال تحصیلی ۵۳-۱۳۵۲: ۲۴۰۹۵ نفر
- سال تحصیلی ۵۴-۱۳۵۳: ۳۰۸۱۱ نفر
- سال تحصیلی ۵۵-۱۳۵۴: ۵۲۷۶۱ نفر
- سال تحصیلی ۵۶-۱۳۵۵: ۶۷۷۸۰ نفر
بهطورکلی از آغاز پیدایش کمیتۀ ملی پیکار با بیسوادی در سال ۱۳۴۳ تا پایان آخرین طرح مبارزه با بیسوادی (طرح جهاد ملی سوادآموزی) موفقیتهای بدست آمده ناچیز بوده و مسئولان کمیته پیکار با بیسوادی برای گریز از واقعیتها به ساختن آمار غیر واقعی میپرداختند. صرفنظر از عدم انسجام سازمانی و آشفتگی برنامه ریزی، یکی از مهمترین موانع و مسائل کمیته ملی پیکار با بیسوادی، تضاد سیاستها و خط مشی آن سازمان با سیاستهای وزارت آموزش وپرورش بود. درواقع، آموزش وپرورش با تکیه بر ارزشها و اصول جاری خود، توان پذیرش طرحهای غیر رسمی و گاه ابداعی سوادآموزی را نداشت و همین امر سبب میشد تا فعالیتهای سوادآموزی مورد بی مهری آموزش و پرورش قرار گیرد. یکی از نتایج این امر، کاهش اعتبارات کمیته ملی پیکار در برنامه آموزش کودکان و انتقال اعتبارات آن به آموزش و پرورش بود.
سوادآموزی از طریق تلویزیون :
سوادآموزی از طریق رادیو نیز موفقیتی بدست نیاورد. بررسی علل ناکامی این طرح نشان داد که سواد آموزی مستقیم از رادیو و تلویزیون اثر چندانی ندارد و تنها حمایتهای غیر مستقیم و برنامههای تکمیلی از تاثیر بیشتری برخوردار است. در هر حال، سوادآموزی تابعی برتری خود را نسبت به سایر برنامههای سوادآموزی گذشته ثابت کرد و برای تکامل آن طرح جهاد ملی مبارزه با بیسوادی در سال ۱۳۵۵ شکل گرفت.
جهاد ملّی سواد آموزی :
«جهاد ملّی سوادآموزی» آخرین سازمانی بود که قبل از انقلاب اسلامی در ایران تأسیس شد و مسئولیت با سواد کردن را بر عهده گرفت. این سازمان از سال 1354 فعالیّت خود را آغاز و تا سال 1357 به کار خود ادامه داد. هدف این طرح ریشه کن ساختن بی سوادی تا سال 1366 اعلام شد. این سازمان همانند فعالیّت ها و برنامه های دیگر کشور تحت الشعاع رویدادهای انقلاب اسلامی ایران قرار گرفت و به کلّی تعطیل شد.
نتیجه گیری : بعد از سالها فعالیّت غیر رسمی و نزدیک به پنجاه سال فعالیّت رسمی در مورد مبارزه با بی سوادی موفقیّت چندانی به دست نیامد. عوامل شکست برنامه های مبارزه با بی سوادی : الف) عوامل برون سیستمی ب) عوامل درون سیستمی 1- وسعت کشور و پراکندگی جمعیّت. 2- کثرت روستاهای کم جمعیّت. 3- فقر و کمبود درآمد روستائیان. 4- کوچ نشینی عشایر. 5- کمبود نیروی انسانی کارآزموده. 6- تفاوت فاحش زندگی در شهر و روستا. 7- وجود روحیه قضا و قدری و اعتقاد به خرافات. 8- تمرکز فعالیّت ها و خدمات رفاهی و درمانی در شهرها. 9- وجود جو اختناق و استبداد که باعث واکنش منفی مردم شد. 1-نداشتن اهداف منطبق با ویژگی¬های اعتقادی و فرهنگی جامعه 2-وجود فساد و تشریفات بی مورد اداری 3-عدم توجّه به گسترش تعلیمات ابتدایی 4-عدم توجّه به با سواد شدن زنان و دختران 5- بی اعتنایی به مشارکت مردم 6-نبود یک نظام هماهنگ نظارت، کنترل و ارزشیابی 7- عدم استفاده از طراحان آموزش ملّی تحلیل کیفی سوادآموزی در ایران، پیش از انقلاب اسلامی میزان باسوادی جمعیت ۶ سال و بیشتر کشور در سالهای ۱۳۴۵، ۱۳۳۵ و۱۳۵۵ به ترتیب ۲۸، ۱۵ و 41.7 درصد بودهاست. نرخ سواد مناطق روستایی در این سالها نیز به ترتیب ۱۵، ۱۰ و ۲۵ درصد بودهاست. با فرض صحت این ارقام، باز هم بررسی تطبیقی شاخصهای یاد شده روند نامطلوب سوادآموزی را نشان میدهد. باید اذعان کرد که بهبود و دگرگونی وضع دشوار زندگی تودههای بیسواد تنها با سوادآموزی محض و بدون نشان دادن فواید و کاربردهای سواد و علوم مختلف در زندکی امکان پذیر نخواهد بود. ضروری است که بیسوادان بیش از هر چیز به آن دسته از اهداف و نیازهایی بیندیشند که با بهبود وضع زندگی آنان قرین خواهد بود.این امر سبب ایجاد یا تقویت انگیزه آنان برای مشارکت فعال در امور خواهد شد.در جریان همین مشارکت هاست که افراد بیسواد به اهمیت سوادآموزی بیشتر پی خواهند برد و در ضمن کسب شناخت و آگاهی از موانع رشد و پیشرفت شان، فعالانه در آموزش و تربیت شرکت خواهند کرد. برخی از فعالیتهای سواد آموزی در پیش از انقلاب موفق بودهاند که تدوین کتابهای درسی برای مردان و زنان روستایی و جمعیتهای شهری از این جملهاست. در این کتابها سعی شدهاست تا مواد آموزشی از یک سو با واقعیتها و نیازهای فردی و اجتماعی هر گروه مرتبط باشد و از سوی دیگر ضمن تقویت فرایند آگاه سازی، به افزایش کارآیی و پرورش قوه تحلیل و تصمیم گیری سوادآموز کمک نماید. تلاش برای آموزش کودکان لازم التعلیم از دیگر نکات مثبت برنامه سوادآموزی بود. از سوی دیگر بازگشت به بیسوادی نوسوادان، نیاز به دورههای تکمیلی را آشکار میساخت.
سواد آموزي پس از انقلاب اسلامي
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، کلیه فعالیت های جاری کشور تحت تاثیر فعالیت های سیاسی قرار گرفت. در چنین فضایی طبیعی است که کسی به فکر برنامه های عمرانی و فرهنگی نباشد. اما بعد زدودن عوامل رژیم گذشته و روی کار آمدن جمهوری اسلامی و تسلط انقلابیون بر اوضاع و فرونشستن تب سیاسی در کشور، بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خمینی «رحمۀ الله علیه» با درك عميق از مشكلاتيكه در اثر بي سوادي مردم در جامعه اسلامی بروز و ظهور مييابد، طي فرماني موضوع بسيج سوادآموزي را صادرفرمودند. در هفتم دي ماه سال 1358 سازمان نهضت سوادآموزي با هدف با سواد كردن خيل عظيم بيسوادان كشور تشكيل شد. رهبر کبیر انقلاب اسلامی طی پیامی به ملت شریف ایران ، اقشار مردم را به مبارزه ی فراگیر با نقیصه بی سوادی فرا خواندند و از مسئولان خواست تا آموزش و پرورش با تمام امکانات بپا خیزد و ریشه بی سوادی را از بن برکنند. بر همین اساس سازمان نهضت سوادآموزی به عنوان یک نهاد انقلابی تأسیس شد.
بسم الله الرحمن الرحيم ن و القلم و مايسطرون (قرآن كريم)
ملت شريف ايران! شما مي دانيد كه در رژيم گذشته آنچه كه بر ملت مبارز ايران سايه افكنده بود، علاوه بر ديكتاتوري و ظلم، تبليغات بي محتوي و هيچ را همه چيز جلوه دادن بود، ملتي كه در همه ابعاد از حوايج اوليه محروم بود وانمود مي شد كه در اوج ترقي است. از جمله حوايج اوليه براي هر ملت كه در رديف بهداشت و مسكن، بلكه مهمتر از آنها است، آموزش براي همگان است. مع الاسف كشور ما وارث ملتي است كه از اين نعمت بزرگ در رژيم سابق محروم و اكثر افراد كشور ما از نوشتن و خواندن برخودار نيستند، چه رسد به آموزش عالي. مايه بسي خجلت است كه در كشوري كه مهد علم و ادب بوده و در سايه اسلام زندگي مي كند كه طلب علم را فريضه دانسته است، از نوشتن و خواندن محروم باشد. ما بايد در برنامه دراز مدت، فرهنگ وابسته كشورمان را به فرهنگ مستقل و خودكفا تبديل كنيم و اكنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشريفات خسته كننده براي مبارزه با بيسوادي بطور ضربتي و بسيج عمومي قيام كنيم تا انشاء الله در آينده نزديك، هر كس نوشتن و خواندن ابتدايي را آموخته باشد. براي اين امر لازم است تمام بيسوادان براي يادگيري و تمام خواهران و برادران با سواد براي ياد دادن بپاخيزيد و وزارت آموزش و پرورش با تمام امكانات بپا خيزد و از قرطاس بازي و تشريفات اداري بپرهيزد و برادران و خواهران ايماني براي رفع اين نقيصه دردآور بسيج شويد و ريشه اين نقص را از بن بركنيد. تعليم و تعلم عبادتي است كه خداوند تبارك و تعالي ما را بر آن دعوت فرموده است. ائمه جماعات شهرستانها و روستاها مردم را دعوت نمايند و در مساجد و تكايا، با سوادان نوشتن و خواندن را به خواهران و برادران خود ياد دهند و منتظر اقدامات دولت نباشند و در منازل شخصي، اعضاي با سواد خانواده اعضاي بيسواد را تعليم كنند و بيسوادان از اين امر سرپيچي نكنند. من از ملت عزيز اميد دارم كه با همت والاي خود، بدون فوت وقت، ايران را به صورت مدرسه اي درآورند و در هر شب و روز در اوقات بيكاري، يكي دو ساعت را صرف اين عمل شريف نمايند. بپا خيزيد كه خداوند متعال با شما است. از خداوند تعالي سعادت و سلامت و رفاه ملت شريف را خواستارم.
و السلام عليكم و رحمت الله و بركاته روح ا لله موسوي الخميني
پس از صدور فرمان تاريخي حضرت امام «رحمۀ الله علیه» هسته مركزي نهضت سواد آموزي با حضور نمایندگان آموزش و پرورش ، جهادسازندگي ، نماینده روحانيت ، جهاد دانشگاهي شکل گرفت و به صورت شورايي اداره مي شد. و این نهاد عهده دار تشكيل كلاس هاي سواد آموزي شد. در نخستین اقدام ،با بررسي كتاب هاي موجود و با حذف آثار طاغوت ، محتوایی متناسب با ارزشهای انقلاب اسلامی تهیه و ارایه شد. نخستین کلاسهای سوادآموزی از اوایل سال 1359زیر نظر شورای نهضت سوادآموزی تشکیل گردید. در سال 1360 با استفاده تجربیات گذشته ،ساختار دوره مقدماتی تدوین و بر اساس آن تشكيل كلاسهاي مقدماتي به استانها و شهرستانها ابلاغ گردید. در این سال كتاب فارسي با عنوان خواندن نوشتن توسط يك گروه هفت نفره با تركيبي از دفتر مركزي نهضت سوادآموزی و اعضاي معرفي شده از استان تهران شكل گرفت؛ برخی از استانها در تهیه محتوای آموزشی پیشگام بودند که می توان از تالیف کتاب فارسی استان خراسان نام برد ،با ادغام و تركيب اين دو كتاب يك كتاب ملي تهيه و براي تدريس در كلاسهاي سواد آموزي ابلاغ شد به دنبال چاپ و ارائه كتاب خواندن و نوشتن ( فارسي ) روش تدريس يا راهنماي تدريس اين كتاب نيز توسط همين گروه تهيه و ارائه شد و به اين ترتيب اولين كتاب براي آموزش بزرگسالان و سواد آموزي پس از انقلاب در سال 1360 به زيور طبع و نشر آراسته شد . در طول سالهاي 58-61 پس از تشكيل سازمان نهضت سواد آموزي، اين سازمان ساختار تشكيلاتي مختلفي را تجربه نمود كه تمامي اين ساختارها بر مبناي توزيع وظايف و مسئوليتها طراحي شده بود . بعد از بررسي عملكرد چند ساله از عملكرد نهضت سواد آموزي، حضرت امام «رحمۀ الله علیه» به منظور تقويت برنامههاي سوادآموزي حجۀالاسلام و المسلمين محسن قرائتي را بهعنوان نماينده خويش در اين سازمان منصوب نمودند . در سال 1362 با تدوين راهنماي برنامه درسي كتاب رياضي دوره مقدماتی تدوین گردید که سوادآموزان علاوه بر خواندن و نوشتن فارسی با مهارت های حساب کردن نیز آشنا شوند. این برنامه درسی در واقع بر گرفته از برنامه درسی دوره ابتدایی بود و مسائل و مفاهیم دوره ابتدایی ارایه می شد. در همین سال ،کار گروه مذکور با همکاری و مشارکت مؤلفان دوره ابتدایی آموزش و پرورش و اساتید دانشگاه اقدام به تهيه و تاليف دو كتاب فارسی و ریاضی دوره تكميلي نمود. با انتشار اين كتب مجموع كتب دوره هاي مقدماتي و تكميلي 4 عنوان كتاب درسي و 4 عنوان كتاب راهنماي تدريس به شرح زير بود: در اواخر سال 62 با الهام از رهنمودهای رهبر کبیر انقلاب اسلامی مبنی بر جهت دار بودن برنامه های سوادآموزی دو عنوان کتاب آموزش روخوانی قرآن و فرهنگ و معارف اسلامي به مجموعه كتاب های دوره تكميلي اضافه گرديد به اين ترتيب كتابهاي دوره تكميلي از دو كتاب به 4 كتاب افزايش يافت. در سال 1363 با هدف تقويت و توسعه برنامههاي مبارزه با بي سوادي در كشور اساسنامه سازمان در مجلس شوراي اسلامي به تصويب رسيد كه در آن وظيفه اصلي نهضت الف) آموزش بزرگسالان در حد خواندن و نوشتن، و آموختن حساب ب) تربيت و بالا بردن سطح فرهنگ و نشر فرهنگ اسلامي مناسب با سوادآموزان درمحدوده ضوابط نهضت سوادآموزي با استفاده از ابزارهاي هنري و تشويق و ترغيب بيسوادان و كم سوادان در يادگيري بيشتر جمعيت بيسواد كشور تعيين شد.. همچنين در این سال با طرح موضوع در شوراي عالي آموزش و پرورش بحث ارزش برابري مدارك تحصيلي در مقايسه با نظام رسمي در آموزش و پرورش مطرح شد و لزوم تدوين دوره اي با عنوان دوره پاياني كه مخاطبين علاقمند به ادامه تحصيل را بتواند به نظام رسمي كشور متصل نمايد ضرورت پيدا كرد . در بررسي عملكرد سازمان نهضت سواد آموزي از ابتداي تاسيس آن تا سال 1363 موارد زير قابل تامل است : 1-در فاصله زماني صدور فرمان بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران 7 ديماه 1358 تا انتخاب نماينده خود در سازمان، حرکت سوادآموزي و مبارزه با بيسوادي، توسط دستگاه هاي ذيربط (آموزش و پرورش ، جهاد سازندگي، روحانيت، جهاد دانشگاهي و نهضت سوادآموزي) و بصورت شورايي اداره مي شد و با توجه به فضاي انقلابي جامعه، با همکاري تمامي نهادهاي مردمي (از قبيل مساجد ،کميته هاي انقلاب، بسيج مستضعفين، کانونهاي فرهنگي، انجمن هاي اسلامي، نيروهاي مسلح، کارخانجات، کارگاه ها، اصناف و ... بصورت خودجوش و گسترده، اقدام به آموزش باسوادان با همکاري آموزش و پرورش، براي ياد دادن و تشکيل کلاس هاي سوادآموزي در تمامي فضاهايي که امکان تشکيل کلاس در آنها وجود داشت، کردند. 2 - اوج گرفتن حرکت فزاينده سوادآموزي و مبارزه با بيسوادي در کشور، بعد از صدور فرمان امام «رحمۀ الله علیه» مرهون زحمات بي شائبه مسئولين اوليه نظام بويژه اعضاي شوراي انقلاب است که از اين ميان مي توان شهيدان مطهري، بهشتي، باهنر، رجايي و نمايندگان ولي فقيه در اکثريت استان هاي کشور از قبيل شهيدان صدوقي (يزد)، مدني (تبريز)، اشرفي اصفهاني (کرمانشاه)، دستغيب (شيراز ) و ... را نام برد. بويژه بايد از شهيدان رجايي و باهنر به عنوان نخستين بانيان تشکل نهضت سوادآموزي، که هم جان خويش را بر سر راه تعليم و تربيت جامعه در طبق اخلاص به خداي خويش تسليم کردند، ياد کرد. 3ـ علاوه بر موارد فوق نبايد از خدمات صادقانه دست اندرکاران اجرايي امر سوادآموزي و مبارزه با بي سوادي، که از اولين روز صدور فرمان امام (ره) و در راه ارتقاي سطح فرهنگ عمومي جامعه قدم برداشتندو حتي جان خويش را بر سر اينکار گذاشتند، غافل شويم، آناني که در بدترين شرايط از لحاظ امنيتي و عدم وجود امکانات و ابزار مورد نياز اين رسالت بزرگ، با کمترين چشم داشتي، به اقصي نقاط صعب العبور و روستاهاي کشور مهاجرت کردند، تا مبلغ و رساننده پيام امام «رحمۀ الله علیه» به محرومين و مستضعفين جامعه باشند. آموزشياراني که در جبهه هاي نبرد عليه دشمن بعثی، پايبند ميثاق بزرگشان با امام عزيز بودند تا جان خويش را فدا کردند و حتي در خط مقدم جبهه ها، دست از مبارزه فرهنگي و مبارزه با بي سوادي بر نداشتند. به منظور دست یافتن به اهداف تعيين شده، سازمان نهضت سوادآموزی اقدام به برنامه ريزي و اجراي طرح هاي مختلفي به منظور تحت پوشش بردن افراد بی سواد كه اغلب از طبقات محروم و مستضعف بودند كرده و با لحاظ کردن شرایط مربوط به فرهنگ، زبان، سن و شغل آنها، آموزش سواد در دوره هاي مقدماتي، تكميلي، پاياني، پنجم بزرگسال، طرح تحت پوشش بردن كودكان لازم التعليم را در قالب طرح هاي به شرح زير در اقصي نقاط ميهن اسلامي به اجرا در آورده و نسبت به ارائه خدمات آموزشي حتي درسالهاي دفاع مقدس و در كنار رزمندگان اسلام اقدام و همواره پرچم آموزش، نور و هدايت را برافراشته نگه داشت. 1-طرح ضربتی 2-طرح کارخانجات 3-طرح سوادآموزی نیروهای مسلح 4-طرح مدارس 5-طرح مساجد 6-طرح آموزش مکاتبه ای 7-طرح سوادآموزی در زندان¬ها 8-طرح آموزش فرد به فرد 9-طرح استفاده از دانشجویان بر اساس آمار موجود؛ طی این سالها 741 هزار نفر زیر پوشش برنامه های سوادآموزی قرار گرفته اند. در سال 1361 نهضت سوادآموزی طرح ضربتی سوادآموزی را مطرح کرد، لکن طرح یاد شده شکست خورد. طرح آموزش فرد به فرد در سال 1362 مطرح شد که بر اساس آن افراد باسواد خانواده بی سوادان را یاری می کردند تا به مهارت های سوادآموزی دست یابند. از آن زمان به بعد طرح های گوناگون دیگری به اجرا در آمده است که شامل طرح های " گامی به سوی نور " ، " سرباز معلم " ، " لازم التعلیم " و " مساجد " می شود. علاوه بر آن نهضت سعی کرده است که مهاجران جنگ تحمیلی، پناهندگان افغانی و عراقی، اسیران جنگی، سربازان و کارکنان دولت را زیر پوشش برنامه های خود قرار دهد. به استثنای سه سال اول فعالیت نهضت، به طور متوسط سالانه نزدیک به 900 هزار نفر در کلاس های سوادآموزی شرکت کرده اند. آمارها نشان می دهد که همواره تعداد زنان تقریبأ دو برابر تعداد مردان بوده است. این فرض وجود دارد که بی سوادان مرد به دلیل اشتغال و در نتیجه به خاطر کمبود وقت و خستگی مایل به تحصیل نباشند. البته باید توجه داشت که نرخ بی سوادی مردان معمولآ 20 درصد کمتر از زنان بوده است. میزان متوسط قبولی در دوره های سوادآموزی طی سال های 63-1358 برابر 40 درصد بوده است. نکته جالب این که میزان قبولی زنان همواره از مردان بیشتر بوده است. با بررسي تحليلي از عملكرد نهضت سوادآموزي در سالهای 58- 63 مي توان عوامل زير را در عدم توفيق و يا موفقيت در تحقق كامل اهداف تعيين شده براي اين سازمان اثرگذار دانست :
الف- دلايل عدم توفيق 1ـ بروز جنگ تحمیلی و در اولویت قرار گرفتن موضوع دفاع مقدس « تحت الشعاع قرار گرفت سوادآموزی» 2ـ نداشتن برنامه ریزی صحیح 3ـ عدم توجه صحیح به بسیج همگانی 4ـ نبودن نظام هماهنگ نظارت - ارزشیابی و کنترل 5ـ نبودن طراحان آموزشی در اجرای طرح¬های مختلف ب : عوامل تاثير گذار در موفقيت 1ـ حمایت مسئولان طراز اول نظام از برنامه های سوادآموزی 2ـ وجود نیروهای ارزشی، دلسوز و علاقه مند به خدمت 3ـ عزیمت آموزشیاران به اقصی نقاط کشور حتی مناطق محروم و صعب العبور 4ـ روي آوردن به نظام نيمهمتمركز در سازماندهي كارهاي آموزشي و سازماني و فعال شدن دفترهاي استاني منابع
- بررسی مسائل و ارزیابی عملکرد سوادآموزی در ایران، سازمان برنامه و بودجه، ۱۳۷۱.
- مهارتهای آموزشی و پرورشی (جلد اول)، حسن شعبانی، انتشارات سمت، ۱۳۸۵.
- نشریه مرکز آمار ایران، ۱۳۸۲.
- سازمان نهضت سواد آموزی
- سایت وزارت آموزش و پرورش ایران http://www.medu.ir
- سایت سازمان نهضت سوادآموزی ایران
- سایت نهضت سوادآموزی استان یزد:
- آموزش و پرورش در ایران
- تاریخ معاصر ایران
- فرهنگنامه: ايران. اقصا، رضا. شرکت سهامی کتابهای جيبی و انتشارات اميرکبير(با همکاری انتشارات فرانکلين)، 1346
- سایت حوزه
- اساسنامهی سازمان نهضت سواد آموزی
- سایت تبیانwww.tebyan.ir
- سایت www.gharaati.ir
سایت www.rasekhoon.net
برای دریافت فایل کلیک نمائید.
|